خبرگزاری فارس: نهاده شدن نام «فدکیه» بر خطبه عالمانه و آتشین حضرت زهرا(س) صرفاً بیانگر جهت صدور این خطبه بىمانند را بیان مىکند و محتواى این سخنرانى آنچنان عمیق و گسترده است که موضوع غصب فدک در برابر عمق و گستردگى آن جز «بهانهاى» به نظر نمىآید.
نهاده شدن نام «فدکیه» بر خطبه عالمانه و آتشین حضرت زهرا(س) صرفاً بیانگر جهت صدور این خطبه بىمانند را بیان مىکند و محتواى این سخنرانى آنچنان عمیق و گسترده است که موضوع غصب فدک در برابر عمق و گستردگى آن جز «بهانهاى» به نظر نمىآید. نگاه عمیق به معارف اساسى دین و بیان واقعیتهاى اجتماعى در کنار یادآورى مسؤولیت آحاد افراد جامعه اسلامى نسبت به آن معارف و این واقعیتها به همراه تبیین انحراف بهوجود آمده بعد از پیامبر(ص) و علت آن در سطح خواص و عامه افراد جامعه، موضوعات مهمى است که نه فقط داروى درد آن روز، که مرهم زخم تمامى آسیبهاى جامعه اسلامى در طول تاریخ خواهد بود که علاوه بر ابعاد معرفتى دینشناسانه، ابعاد جامعهشناسانه سیاسى را نیز در بر دارد. ابعاد عظمت خطبه اظهار عجز از بیان عظمت، کمترین کارى است که هر مدعى وقتى در مواجهه با این خطبه ماندگار، فراروى خود مىبیند. خطابهاى که از باب «تکلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه» آیینهاى هرچند با ابعاد کوچک، براى نمایاندن بلنداى شخصیت حضرت زهرا(س) مىباشد. از نظر موقعیت خطیب و خطابه نیز این خطبه بسیار قابل ملاحظه است. دختر رسول خدا(ص) در حال گذراندن روزهاى سخت تألم فقدان آن حضرت و روزهاى سختتر مواجهه با انحراف عمیق جامعه اسلامى و به حسب ظاهر در زمانى که مىبیند به حق مسلم دینى و عرفى او - به عنوان آغازى براى زیر پا گذاشتن قوانین اسلام و پایمال نمودن حق اهل البیت(ع) - تعرض و تعدى آشکار صورت گرفته و... چنین خطابهاى را ایراد مىفرمایند. جهت دیگر عظمت این سخنرانى، عمق معانى و گستردگى معارفى است که مورد توجه حضرت قرار گرفته که وقتى در کنار زیبایى ظاهرى و فصاحت و بلاغت آن قرار مىگیرد، مصداق «نور على نور» را تداعى مىنماید. مقدمه خطبه یا خطبه خطابه معمول و مطلوب است که سخنرانى مانند هر کار داراى اهمیت دیگرى با یاد و نام خداى متعال و با درود و صلوات بر رسول الهى و خاندان اطهار آن حضرت آغاز گردد که به این منظور در سخنرانىها در ابتداى سخن، حمد و ثناى الهى بیان مىشود که به آن «خطبه کلام» مىگویند. بزرگانى که به اهمیت این بعد به عنوان قسمتى اساسى از سخن - و نه به صرف یک تشریفات ظاهرى - مىنگرند، در همین «خطبه کلام»، از جهات مختلف بهطور کامل هنرنمایى مىنمایند که از این منظر این خطبه در فراز قله عظمت قرار دارد. حضرت زهرا(س) در این قسمت از بیان نورانى خویش علاوه بر بیان حمد و ثناى الهى و علت و تأثیر آن، به بیان توحید بارى تعالى پرداخته و به گونهاى اعجاببرانگیز به تبیین چرایى پذیرش توحید و چگونگى خدانمایى مخلوقات گسترده و با عظمت خلقت پرداختهاند. حضرت آنگاه به شهادت به نبوت رسول خدا(ص) پرداخته و ضمن آن به برگزیدگى آن حضرت و چرایى آن و نیز به بیان مأموریت الهى آن پیامبر با کرامت الهى و نهایتاً فرجام با عظمتش در رجوع الى الله تصریح مىنماید. محورهاى خطبه گذشته از «خطبه کلام» این سخنرانى از ابتداى توجه حضرت به مخاطبین، روندى بسیار دقیق و عمیق را پى مىگیرد تا فدک و غصب آنرا به بهانهاى براى ارائه سندى ماندگار از آنچه پس از پیامبر در جامعه اسلامى و بهخصوص در زمینه خلافت بهوقوع پیوسته، تبدیل نماید. بهطورکلى محورهاى مهم این مسیر جامع در این سخنرانى را مىتوان در چند بند خلاصه نمود: 1. بیان مسؤولیت بندگان خدا در برابر خدا و دین و قرآن. (بهطور طبیعى در این قسمت، حضرت مقدارى به بیان جایگاه قرآن و تبیین هدف خداى متعال از دستورات دین - در قالب فلسفه احکام و شرایع - پرداختهاند.) 2. تبیین دقیق جامعهشناسانه وضعیت جامعه اسلامى قبل و پس از بعثت پیامبر(ص) که اشاره به تلاشهاى رسول خدا(ص) و روش مجدانه آن حضرت که ثمره آن در گرایش و پذیرش جامعه نسبت به اسلام نمایان شد را به همراه دارد. در این قسمت و به عنوان بیان عامل جانبى موفقیت رسول خدا(ص) در انجام مسؤولیت مهم خویش، به بیان تأثیر مجاهدتهاى بىمانند على(ع) نیز پرداخته شده و نقش آن حضرت در آن زمان که بسیارى از افراد به زندگى عادى و بهرههاى مادى آن سرگرم بودند، پرداخته است. 3. بیان جامعهشناسانه دقیق وقایع پس از پیامبر و وقوع انحراف و تبیین علت آن در میان خواص و عامه آحاد افراد جامعه. در این قسمت حضرت ضمن اشاره به سرعت ایجاد این انحراف نسبت به رحلت رسول خدا(ص)، این انحراف را از منظرهاى مختلفى مورد موشکافى و دقت قرار دادهاند. از نظر بیان عوامل ایجادکننده و بهوجود آورنده این انحراف، حضرت به موضوع نفاق به معناى اعم آن اشاره مىنمایند. نفاق در این معنا شامل همه کسانى که اسلام را در ظاهر و با انگیزههاى مادى همچون انگیزه حکومت و جانشینى پس از پیامبر پذیرفتهاند، مىشود. مطابق بیان حضرت، ظهور و بروز این نفاق پنهان نگاه داشته شده، زمینه را براى اغواى اجتماعى شیطان فراهم ساخت و مردمى را که گمان مىکردند در پى جلوگیرى و یا رفع فتنه پس از رحلت پیامبر خویشند به میانه میدان فتنه افکند. عامل این روند غلط از نظر حضرت زهرا(س) مطابق بیان این خطبه، رها کردن کتاب خدا و حقیقت دستورات اسلام است. این امر موجب شد که جامعه به سوى خاموش ساختن نور دین و محو سنتهاى اساسى پیامبر اکرم(ص) در ساختن جامعه اسلامى حرکت کند که نماد همه اینها از نظر حضرت، در رها نمودن عترت رسول خدا و پایمال نمودن جایگاه و حق آنها، تجلى یافت. موضوع فدک و غصب آن و طرح مسأله ارث نگذاشتن پیامبران بنا به این تحلیل، نمونهاى از این پایمال نمودن حق عترت و بىتوجهى به جایگاه آنها به عنوان ثمره انحراف ایجادشده در سطح جامعه، تحلیل مىشود نه صرفاً یک موضوع فردى و اقتصادى. 4. تبیین عالمانه و قرآنى اشتباه فاحش خلیفه در زمینه عدم ارث از پیامبر. مطابق این خطبه در حقیقت تبدیل یک تهدید به فرصتى بزرگ براى آشکار ساختن جدایى جاهلانه و آگاهانه مدعیان جانشینى رسول خدا بوده است. چگونه برخلاف نص صریح قرآن برداشت و حکم مىشود و آیا نام حاکمانى که چنین روندى را در پیش گرفتهاند مىتوان جانشینان رسول خدا و خلفاى جامعه اسلامى گذارد؟ 5. تحریک «انصار» به یارى دین و انجام مسؤولیت. اگرچه حضرت زهرا(س) در ابتداى سخنرانى و پس از خطبه کلام به بیان مسؤولیت مسلمانان بهصورت عام و نظرى پرداخته بودند اما با تبیین عمق انحراف در خصوص غصب فدک و تفهیم ربط این خبط بزرگ با انحراف و نابودى اسلام، حضرت زهرا(س) یاوران اسلام را به تکرار تلاشهاى گذشتهشان در دفاع از دین فرا مىخواند و به گونهاى واضح به آنها مىفهماند که آنچه در حال رخ دادن است، هجوم دوباره به اصل اسلام است که در چنین فرضى، بودن یا نبودن شخص رسول خدا(ص) در مسؤولیت دینى مسلمانان و وجوب انجام وظیفه آنها دخلى ندارد و به تعبیر حضرت، هر که اینبار از یارى دین شانه خالى کند به گذشته بىدینى خویش عقبگرد نموده است.